شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
نـوجـوانـی بـود اما مـردتـر از مـردهااذن مـیـدان داد او را زادۀ خـیـرالـنـسا نهزره برتننمود ونه کلهخودیبسرلیک بودی با اصول رزم شمشیر آشنا
لشگردشمن شدهحیران زروی ماه اوگـوییا برکـوفیانگـشته حسن جلـوهنما بنگرد رزمش حسین فاطمهازخیمهگه یادش آید درجمل رزم عجـیبمجـتبی بارها باتـیغ افکـندی عـدویی برزمیناز عمویش جایزه بگرفت،او تکـبیرها آه ازآن دم که شمشیرعدو فرقش دریدخیمهگهزین واقعه گردید چون ماتمسرا لحـظه آخر صدا زد یا عمو فریادرسآنـزمانیکه تـنـش افـتاده بودی زیـرپا اشک میریزد عمووبوسه بر رویش زندای یتـیم مجـتبی خـیز و بده جـانم صفا مادرتو درحرم فریاد تو بشنـیده استآه و وایـلا اگـر او بـیـنـد احـوال تو را